سکوت پر از فریاد



بعضى از آدماى قديمى زندگيم يجورى برام بى اهميت شدن كه پشمام! :))) آدمايى كه شايد دو سال سه سال قبل فكر ميكردم زندگى بدون اونا محاله و نميتونم با نبودنشون كنار بيام!!!!! خيلى از آدما از زندگيم رفتن بيرون و الان بنظرم خيلى چيزا بهتره با اينكه فكر ميكردم شايد خيلى سخت تر از اين حرفا باشه!
كامنت زير توييت "آنابل فرار كرده"
اصن چجورى بايد راجبش حرف زد؟ پر حساى عجيب كه غير از ما واسه بقيه آدما غير قابل دركه و فقط اون ميتونه ساده بفهمه پر قانون و منطقم اما بازم آخرش تابع قلبم ميزارم رو مخم را بره عمدا كه غرق شيم توى رابطه كم كم صورتت مثه ماهه چقد من ميديدمت از اين فاصله هرشب تـــو ، تنها دوم شخص مفرد منى به فرد من منحصر يعنى تو قرمز سبز زرد بنفش آبى نارنجيمى مكملمى تو جرات قبل گفتن حقيقتى و هنر دستى يا قدرت طبيعتى معتدل ترين زمين وسط دريا جزيرمى.
خب اين چنوقت بشدت دارم كتاب ميخونم و اينكار فوق العاده خوشحالم ميكنه چون چند ماهى اصلا فرصت نداشتم كه به اين سرعت كتابامو بخونم! دو تا از بهتريناشو معرفى ميكنم كه حتما بايد خوند ١) تونل - ارنستو ساباتو ٢) زندگى دومت زمانى آغاز ميشود كه ميفهمى فقط يك زندگى دارى - رافائل ژيئوردانو (اين واقعا فوق العادست و بنظرم هركسى بايد بخونتش) ta deuxième vie commence quand tu comprends que tu n'en as qu'une (فرانسويه
كوچه به كوچه خونه به خونه دنبالت گشتم من ديوونه سايه به سايه دنبالت كردم اما گم شدى دورت بگردم بارون مى باريد چشمام نمى ديد قلبم يه لحظه صداتو نشنيد بهم مى ريزه تموم دنيام وقتى تو نيستى من خيلى تنهام. بابك از همون اولم آهنگاش زيبا بودن *_* زيرخاكى يافتم چقد قشنگه آخه

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها